شکست سیاست «خلق گزینه سوم» آمریکا در غزه-راهبرد معاصر
یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

شکست سیاست «خلق گزینه سوم» آمریکا در غزه

بیش از هفت ماه از جنگ غزه سپری شده و هیچ یک از اهداف دشمنان در فلسطین محقق نشده است. فراتر از آن، صهیونیسم ستیزی در جهان مصادیق عینی‌تری می‌یابد. در چنین وضعیتی آمریکا به سراغ پلان B یا به عبارت بهتر، راهبرد «خلق گزینه سوم» رفته است.
حنیف غفاری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۵ - ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 12
کد خبر: ۲۴۰۲۰۱

شکست سیاست «خلق گزینه سوم» آمریکا در غزه

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ حمله به شرق رفح آغاز شده است و مصادیق جنایت و نسل کشی رژیم منفور و نامشروع صهیونیستی روز به روز بیشتر به چشم می آید. تکلیف کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در آوردگاه مشخص است؛ تعمیم جنگ به رفح را تنها راه بقای حداقلی خود در مسند قدرت در تل آویو قلمداد می کنند و با وجود هشدارهای صریح برخی راهبردنویسان غربی و صهیونیستی، دامنه حماقت خود را در جنگ غزه گسترش داده اند.


آنچه قصد داریم روی آن متمرکز شویم، ناظر بر بازی اصلی ترین حامی جنگ غزه، یعنی آمریکاست. بدون شک در تحلیل این رویکرد، باید از گزاره های کلیشه ای مانند اختلاف نظر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و نتانیاهو در اداره جنگ عبور کرد و بر روی راهبردی کلان در کاخ سفید متمرکز شد؛ «خلق گزینه سوم درقبال بحران های خودساخته».

در این راهبرد غرب اصل بحران را ایجاد می کند و به دنبالش دو گزینه پیروزی و شکست به صورت خودکار خلق خواهند شد


غرب بحران ها را با هدف افزایش دامنه مداخله گرایی و هژمونی خودخوانده اش در نظام بین الملل خلق می کند، اما در بسیاری موارد به اهداف کلان، میان مدت و کوتاه مدتش در چرخه تعریف شده اتاق های فکر امنیتی -نظامی آمریکا دست نمی یابد. این قاعده در زمینه جنگ غزه نیز صدق می کند. مطابق محاسبات مورد تأیید پنتاگون و سنتکام، طول عمر جنگ غزه (با در نظر گرفتن نابودی حماس و آزادی اسیران صهیونیست بدون آتش بس) دو ماه بود و وفق همین نقشه راه، آمریکا حمایت مطلق نظامی، میدانی، سیاسی و تبلیغاتی از نسل کشی خونین را در دستور کار قرار داد.


اکنون بیش از هفت ماه از جنگ غزه سپری شده و هیچ یک از اهداف اعلام شده و حتی نهان دشمنان در فلسطین محقق نشده است. فراتر از آن، صهیونیسم ستیزی در جهان روز به روز مصادیق عینی تری می یابد. در چنین وضعیتی آمریکا به سراغ پلان B  یا به عبارت بهتر، راهبرد جایگزین خود رفته است که «خلق گزینه سوم» نام دارد.


در این راهبرد غرب اصل بحران را ایجاد می کند و به دنبالش دو گزینه پیروزی و شکست به صورت خودکار خلق خواهند شد. با محقق نشدن پیروزی، غرب برای جلوگیری از شکست دست به خلق گزینه سوم می زند. در جنگ غزه، آمریکا دقیقاً همانند رژیم اشغالگر قدس به دنبال شکست مطلق حماس و تحقق اهداف اعلام شده از سوی نتانیاهو بود، اما پس از محقق نشدن این گزینه، گزینه سوم با عنوان «انعقاد آتش بس موقت با هدف تنفس به صهیونیست ها را خلق کرد.


کاخ سفید پس از خلق این گزینه، بر روی قاهره و دوحه فشار زیادی وارد کرد تا سران حماس را بابت پذیرش مجاب کند. با وجود این، مقاومت اسلامی فلسطین دست واشنگتن و تل آویو را در مذاکرات خواند و زیر بار چنین گزینه ای نرفت. در نگاهی واقع گرایانه، می توان گفت حماس راهبرد خلق گزینه سوم از سوی غرب را در مذاکرات قاهره هدف قرار داد. اکنون آمریکا و صهیونیست ها باید میان آتش بس دائمی و خروج از غزه و بالا رفتن هزینه های شکست در جنگ گزینه ای انتخاب کنند؛ جایی برای خلق گزینه جایگزین دیگر وجود ندارد.

 

ارسال نظر